سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
حرف های من با بابا
من 86 بابای خوبم از دست دادم . من و بابا خیلی همدیگر دوست داشتیم . من تو این وبلاگ تمام حرفهایی که با بابام دارم می زنم ،شاید بعضی حرفها رو هیچ وقت روم نمی شد، باهاش بزنم ولی الان و اینجا می زنم
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 1
کل بازدید : 53205
کل یادداشتها ها : 38
خبر مایه


این روز ها روزهای شادیست برای امت اسلامی و شیعه چون روز ولایت عهدی امام زمان است

این روزها با هر آهنگی با هر درد و دلی گریه ام می گیرد ... نفسم هم دیگه حوصله من را ندارد ... بعضی وقتها به قلبم غبطه می خوردم که بی هیچ حرفی کار هر روزش راانجام می دهد و هیچ ناله ای از من نمی کند ولی جدیدا چند بار قلبم تیر کشید از دست خودم ... قلبم می دانم که تو هم خسته ای از این روزگار خوش به حال بابا که رفت تا نیست تنهایی منو و مامان را ببنید ...

از خودم بدم می آید که نتونستم هیچ دردی از مامان دوا کنم و فقظ شدم یک غصه روی غصه های دیگه اش ... تو این همه سال کار نتونستم پولی پسنداز کنم ... و تازه بدهی هم بالا اوردم ... هیچی دیگه ارومم نمی کنه... دلم می خواست زندگی عالی برای مادرم بسازم .. ولی حیف که نشد.. تنها کاری که می کنم خودم رو شاد نشون می دم یا حداقل هیچی نمی گم که چه مرگم هست... امروز از تاریکی شب استفاده کردم و تا قبل از اینکه به خونه برسم گریه هامو تو خیابون کردم تا کسی اشکاهامو نبینه ... چقدر تنهایی سخته ...

یا امام زمان تنهایی خیلی سخته و سخت از انکه اوضاع مردم و ملت وچهان رو می بینی ... بابای خوب عالم ... مگر این دختر چقدر طاقت می یاره ... دیگه خسته شدم از اینکه بخوام محبت از کسی گدایی کنم.. خسته شدم از اینکه همه ردم می کنند .. خسته شدم از اینکه چرب زبانی بلند نیستم که کسی را خام کنم .. یا حداقل اهل ارایش نیستم که خود را  همچون حوری بهشتی درست کنم تا همه مجنونم شود.. بابا خوبم این رسمش هست!!!!! دلم برای خواهرانم هم می سوزد .. که گویا تنها و غریب سر خودشون تو کارخودشون کردن و در بر نمی یارن...

من دیگه حوصله این دنیا رو ندارم .. حرفیه ... اصلا من بابامو می خوام ...






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ